ترانه باران.
رقص باد.
صدای سقوط.
و کوچ کوتاه برگ ها.
پشت این پنجره پاییز است.
اما پشت پلک های من کیست.
که صدایش در گوشم پیچیده.
ما به کجا کوچ می کنیم.
آهسته و پیوسته.
بی آن که صدای سقوط ما بیاید.
می رویم همه ما.
من، تو، پاییز.
صدای باران را می شنوی.
این تنها فریادی است که.
از سقوط، ترانه می سازد.
صدای ,باران ,ترانه ,پاییز ,کوچ ,رویم ,صدای سقوط ,همه ما ,می رویم ,رویم همه ,ما من،